خه مرحبا و اهلا آخر تو خود کجایی


خه مرحبا و اهلا آخر تو خود کجایی

احوال ما نپرسی نزدیک ما نیایی
احوال ما نپرسی نزدیک ما نیایی
ما خود نمی شویمت در روی اگرنه آخر
ما خود نمی شویمت در روی اگرنه آخر
سهلست اینکه گه گه رویی بما نمایی
سهلست اینکه گه گه رویی بما نمایی
بی خرده راست خواهی گرچه خوشت نیاید
بی خرده راست خواهی گرچه خوشت نیاید
بدخوی خوبرویی بیگانه آشنایی
بدخوی خوبرویی بیگانه آشنایی
گفتم غمت بکشتم گفتا چه زهره دارد
گفتم غمت بکشتم گفتا چه زهره دارد
غم آن قدر نداند کاخر تو آن مایی
غم آن قدر نداند کاخر تو آن مایی
الحق جواب شافی اینک چنینت خواهم
الحق جواب شافی اینک چنینت خواهم
دادی به یک حدیثم از دست غم رهایی
دادی به یک حدیثم از دست غم رهایی
گویی بدان میارم کز بد بتر کنم من
گویی بدان میارم کز بد بتر کنم من
من زین سخن نه لنگم تو با که در کجایی
من زین سخن نه لنگم تو با که در کجایی
نه برگ این ندارم هان خیر می چگویی
نه برگ این ندارم هان خیر می چگویی
نی دست آن نداری هین زود می چه پایی
نی دست آن نداری هین زود می چه پایی
گر انوری نباشد کم گیر تیره روزی
گر انوری نباشد کم گیر تیره روزی
تو کار خویش می کن ای جان و روشنایی
تو کار خویش می کن ای جان و روشنایی